اوایل آبان ماه، نامهای در خبرگزاریها تسنیم و برخی روزنامههای کشور منتشر شد که برای اولین بار انتشار عمومی پیدا میکرد.
این نامه حاوی عذرخواهی و پشیمانی آیتالله آذری قمی از رهبر انقلاب در سال 75 بود که متن کامل آن برای اولینبار در کتاب "روشنبینی امام خمینی" اثر جدید آیتالله ریشهری منتشر شد؛ البته قبلتر آیتالله شبیری زنجانی هم در کتاب جرعهای از دریا به وجود این نامه اشاره داشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از انتشار این نامه و بازتاب آن در رسانههای کشور، برخی فعالان ضد انقلاب سعی در زیر سوال بردن اصالت نامه داشتند. از جمله این افراد محسن کدیور از شاگردان آیتالله منتظری بود که بعد از انتشار تصویری از این نامه در یکی از خبرگزاریهای کشور و تفاوت در تاریخ سربرگ این نامه و تاریخی که در کتاب آقای ریشهری ذکر شده بود، تلاش داشت صحت چنین نامهای را زیر سوال ببرد. دستاویز کدیور برای این ادعای جعل نامه، مواضع مرحوم آذری قمی در دوسال پایانی حیات خود بود که بیانیهها و سخنرانیهایی علیه رهبری و مرجعیت آیتالله خامنهای داشت.
حرف و حدیثها پیرامون صحت این نامه موجب شد تا 6 مرکز بزرگ تاریخپژوهی کشور در نامهای به دفتر رهبر معظم انقلاب خواستار انتشار اصلِ نامه برای صیانت از حافظه تاریخی ملت و اسناد تاریخی شدند. در بخشی از نامهی این 6 موسسه آمده بود: با توجه به تهافت یاد شده در تاریخ صدور نامه در این منابع و ابهام به وجود آمده پیرامون آن و اهمیت ثبت مضمون نامه به عنوان سندی مهم و عبرتآموز در تاریخ انقلاب اسلامی، تقاضامندیم که آن مرکز نظر صریح خود را درباره تاریخ، مضمون نامه و اصالت تصویر منتشر شده از آن نامه، برای صیانت از حافظه تاریخی ملت و اسناد تاریخی که افراد و جریانهایی در صدد مخدوش سازی و تحریف آنها هستند، اعلام کند."
شب گذشته(9 آذر 1400) دفتر رهبر معظم انقلاب در پاسخ به درخواست مورخان کشور، اقدام به انتشار دو نامه از آقای آذری قمی کرد که یکی در تاریخ 75/3/12 و دیگری در تاریخ 76/2/1 نگاشته شده است. با انتشار این دو نامه به خط آقای آذری قمی، بار دیگر محسن کدیور تلاش کرد که اصالت دو نامه را زیر سوال ببرد. او در حالی مدعی جعلی بودن این نامههاست که رسم الخط نامهی مذکور با نامههای قبلی آقای آذری هیچ تفاوتی ندارد؛ از سوی دیگر رساننده این نامهها به دست رهبری یعنی آیتالله مسعودی خمینی همچنان در قید حیات است و چندی قبل در مصاحبهای اذعان کرده بود که "کسی که بگوید چنین نامه ای نبوده و آن را انکار کند مشخص می شود که دچار خلاف شده و سوظن دارد. آقای آذری این نامه را با خط خودشان نوشتند و بعد هم خودشان فرمودند یک شب متوسل به قمربنی هاشم شدم و از ان تفکری که داشتم برگشتم."
اما علت این تلاش کدیور برای شک و شبهه وارد کردن در نامههای آیتالله آذری قمی برای چیست؟ این روند و اقدام قابل تحسین موسسه تنظیم و نشر آثار آیتالله خامنهای موجب میشود تا پروژهی کدیور و کتابهایی که تاکنون نوشته است زیر سوال برود. وی مدتی است با انتشار کتابهایی به بازخوانی زندگی برخی روحانیون میپردازد و قصد دارد با واژگون کردن حقیقت، آنها را در مقابل نظام و رهبری قرار دهد و نظام را متهم به برخورد با روحانیون منتقد نشان دهد.
یکی از کتابهای وی «فراز و فرود زندگی آذری قمی» است که تلاش میکند تاریخ را به نفع افکار خود مصادره به مطلوب کند که پیشتر در گزارشی به تفصیل درباره تلاش وی برای جعل تاریخ سخن گفته بودیم.
روش کدیور برای جعل زندگینامه برخی روحانیون به این نحو است که تلاش میکند تا مقاطعی از زندگی آنها که در مخالفت با نظام بوده را پررنگ کند و عواملی که در این تقابل نقش داشته را حذف و اینگونه وانمود کند که انتقادها یا مخالفتهای آنها موجب شده تا در محدودیت و انواع فشار زندگی کنند. برای مثال در مورد آیتالله آذری قمی وی به نامه عذرخواهی از رهبری در سال 75 هیچ اشارهای در کتابش نداشته و یا کمکهایی که به وی در پایان عمرش شد هیچ اشارهای نمیکند.
با انتشار نامهی اخیر در رسانهها و اقدام به موقع دفتر رهبر انقلاب در انتشار اصل این نامه، آنچه بیش از همه به خطر میافتد روش تاریخنگاری کدیور در جعل تاریخ انقلاب است و برای همین تلاش میکند تا با جعلی جلوه دادن نامهی آذری قمی مانع از زیر سوال رفتن کتابهایش شود. اقدام اخیر موسسه تنظیم و نشر آثار رهبر انقلاب و همچنین موسات تاریخپژوهی از این حیث درخور توجه و تقدیر است که با انتشار یک سند تاریخی، روش آمیخته با ابتذال کدیور در تاریخنگاری را زیر سوال برده و مانع از تحریف تاریخ شخصیتهای معاصر میشوند و باید باب دستیابی به اسندای این چنینی بیش از گذشته باز شود. /تسنیم
منبع: فردا
کلیدواژه: کدیور آیت الله آذری قمی ی آذری قمی آقای آذری زیر سوال آیت الله نامه ها نامه ای نامه ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۱۸۱۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک سوال از بی بی سی ؛ چگونه نیکا بعد از تعرض و قتل، با مادرش تماس گرفت! | رسانه انگلیسی از جنازه نیکا شاکرمی چه میخواهد؟
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از نورنیوز، حال «بیبیسی» تلاش کرد با انتشار یک سند مخدوش به روایت دوم، جان بدهد و این سوال را پیش آورد که هدفش از طرح یک ادعای قدیمی چیست؟
هنوز یک ساعت از انتشار مستندات ادعایی «بیبیسی» جهانی مبنی بر تعرض جنسی و قتل نیکا شاکرمی نگذشته بود که این رسانه ناچار شد این توضیح را ضمیمه گزارش ابتدایی کند که اسنادش بازسازی شده است و سند اصلی نیست. بیبیسی ذیل گزارشی که به اذعان خودش بازسازیشده بود، نامه بدون تاریخ و شمارهای منتشر کرد و به نقل از افرادی که عنوان کرد نام و عنوان آنها را هم نمیتواند اعلام کند، ادعا کرد صحت این اسناد و ادعاها درست است! این در حالی است که علاوه بر نشانههای واضحی چون فونت کلمات، ادبیات مرقومه، نداشتن مهر «محرمانه» همچنین اشتباه در درج عنوان «فراجا»، اشتباه فاحش در محل واقعی پیداشدن جسد مرحوم نیکا شاکرمی با مکان اعلام شده در این گزارش همچنین تناقض و تفاوت چندساعته زمان آخرین تماس نیکا با مادرش با آنچه در سند ادعایی بیبیسی آمده است، خیلی زود دست این رسانه را رو کرد.
آنگونه که مادر نیکا شاکرمی بارها عنوان کرده او ساعت ۲۳:۳۰ تاریخ ۲۹ شهریورماه بهصورت تلفنی با دخترش صحبت کرده است. آنگونه که وی ادعا دارد، نیکا در این تماس به مادرش گفته، بعدازظهر آن روز در تجمعات اعتراضی پس از درگذشت مرحومه مهسا امینی بوده و از دست مأموران گریخته است. طنز سند ادعایی بیبیسی این بود که عنوان شده نیکا شاکرمی حدفاصل ساعت ۱۶ تا ۱۷ بعدازظهر در یک تجمع بازداشت میشود و چندین ساعت بعد در یک خودرو ون مورد تعرض قرار می گیرد و به قتل میرسد. سوال اینجاست چگونه نیکا بعد از تعرض و قتل، با مادرش تماس گرفته است؟!
یکی دیگر از مواردی که خیلی زود ادعای بیبیسی را زیر سوال برد، درج شعار «سال تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» در طلیعه نامه بود که شعار سال ۱۴۰۱ است اما ذیل همین نامه به جای «فراجا» از عنوان قدیمی «ناجا» استفاده شده است. این در حالی است که عنوان ناجا از سال ۱۴۰۰ به فراجا تبدیل شده و در تمامی سربرگها و مکاتبات رسمی از عنوان «فراجا» استفاده میشود و نه «ناجا»!
یکی دیگر از گافهای گزارش، محل رهاشدن جنازه مرحوم نیکا شاکرمی در روایت بیبیسی است که عنوان میکند او را بعد از تعرض و قتل، در خیابانی خلوت در بزرگراه یادگار امام (ره) رها میکنند. این در حالی است که جسد نیکا حوالی چهارراه امیراکرم پیدا میشود و گزارش بیبیسی هم هیچ توضیحی درباره این تناقض ندارد.
گزارشگر بیبیسی اعلام کرد که این گزارش بعد از چند ماه تلاش و راستیآزمایی منتشر شده، اما یک ساعت زمان کافی بود تا گافهای متعدد و تناقضهای پرشمار، صحت این روایت را زیر سوال ببرد و همین موضوع سبب شد این رسانه بلافاصله اذعان کند که این اسناد برای محافظت از افرادی که این نامهها را به دست بیبیسی رساندهاند، بازسازی شده است. چند ساعت بعد از گزارش بیبیسی، چند گاف و چند سوال جدی همچنین اذعان این رسانه به عدم انتشار اسناد صحیح باعث طرح این سوال شد که چرا بیبیسی به قیمت بیاعتبارکردن رسانه خود چنین ادعایی مطرح کرده است؟
یکی از گزارهها، تلاش این رسانه برای انحراف افکار عمومی از جنبش دانشجویان امریکایی و اروپایی علیه کشتار مردم غزه از سوی رژیم صهیونیستی بود. به اعتقاد شماری از ناظران، دستگاه تبلیغی و رسانهای امریکا و اروپا با همان کلیشه سنتی «ایرانهراسی» تلاش میکنند توجهها را از کانون اصلی تنش در منطقه یعنی تلآویو بردارند. گزاره دوم، فریب بیبیسی از سوی یک گروه نفوذ است که تلاش کرده به اصطلاح عامه پوست موز زیر پای این رسانه بیندازد و آنها را به سوی انتشار یک گزارش جعلی و رسواکننده سوق دهد. گزاره سوم، استفاده ازفرصت اجرای طرح نور از سوی فراجا برای ایجاد موجی کاذب در فضای مجازی به امید تسری آن به خیابانهاست. حتی اگر هدف بیبیسی، گزاره سوم نبود، اما استقبال شماری از چهرههای رسانهای و سیاسی از این گزارش در ایکس (توئیتر سابق)، محل تأمل بود؛ چراکه برخی از اکانتهایی که با بازنشر گزارش بیبیسی به اظهار نظر یا ابراز عواطف و احساسات در اینباره پرداختند، خبرنگار یا اهالی رسانه بودند که بهخوبی میدانند نخستین اصل برای بررسی و انتشار یک خبر، «صحت» آن است.
غفلت یا همراهی خودخواسته این طیف با گزارش مخدوش بیبیسی سبب شد امروز «برخی از فعالان رسانهای که با استناد به گزارش جعلی و پر از اشتباه بیبیسی با همراهی گروههای ضد انقلاب اقدام به انتشار مطالب کذب در رابطه با پرونده نیکا شاکرمی کرده بودند» به دادستانی تهران احضار شوند. بر اساس خبری که قوه قضاییه منتشر کرده، «دادستانی تهران در راستای وظیفه قانونی عدلیه برای مقابله با برهمزنندگان امنیت روانی جامعه، ضمن اعلام جرم، برای این افراد، پرونده قضایی تشکیل داد».